آسیب شناسی روانی واجتماعی عدم مشارکت سیاسی  زنان در ایران

 محور اصلی مطالعات در مورد زنان،باید بررسی چرخه زندگی آنان در ابعاد زیستی،روانی،اجتماعی با توجه به  یافته های پژوهشی باشد. درست است که  زنان تجربه های زیستی مشترکی با مردان دارند ولی تفاوت های بارز و چشمگیری نیز میان مرد وزن دیده می شود که وسعت وگسترش آنان از کانال های نا معقول وغیر منطقی تا حد زیادی زنان را در امور اجتماعی به حاشیه رانده است.روانشناسی زن وانجام مطالعات سیاسی واجتماعی بر روی آن هر اندازه هم که بر یافته های پژوهشی ونگره های علمی کاربردی مبتنی باشد تنها زمانی قابل درک وبررسی است که زمینه های اجتماعی و باید ها و نباید های فرهنگی،اعتقادی واجتماعی و روانی جوامع به طور دقیق در آن بررسی شود.

نگارنده بر این باور است که زنان افزون بر نقش مهم خود در خانه وتربیت فرزندان ،به عنوان نیروی مولد در زمینه های سیاسی ،اجتماعی، اقتصادی جامعه نیز باید سهم داشته باشند و حضور آنان در سطوح مختلف ،در نقش های مدیریتی ورهبری نه تنها به آنان اعتماد وقاطعیت ببخشد بلکه آنان را به عنوان انسان های توانمند به جامعه بقبولاند.

    متن مقاله در ادامه مطلب