كيهان كلهر در سال 1342 شمسی در كرمانشاه به دنيا آمد.

او كه از خانوادهای كـُـرد و اهل موسيقی است از پنجسالگی موسيقی را به صورت آماتور آغاز كرد

از هفت سالگی

به صورت كلاسيک و جدی آن را پیگيری كرد. با توجه به پشتكار و علاقه ی

فراوانی كه به موسيقی از خود نشان داد، توانست با وجود سن كم از دوازدهسالگی آن را به صورت حرفه ای

آغاز كند و در سيزده سالگی با اركستر راديو و تلويزيون كرمانشاه همكاری را آغاز كرد..
كلهر بجز نوازندگی كمانچه، در نواختن سازهای ديگری از جمله سه تار تبحر و توانايی دارد. در هفده سالگی به كشور ايتاليا رفت و سپس برای ادامه ی تحصيل در رشته ی موسيقی به كانادا مهاجرت کرد. در رشته ی آهنگسازی از دانشگاه كارلتن اتاوا فارغ التحصيل شد و با ظرايف و فنون موسيقی غربی هم آشنايی پيدا کرد. اين آشنايی سبب شد تا بعدها بتواند آثار ماندگاری از جمله آلبوم های غزل 1 و 2 و 3 »، « تا بيكران دوردست » ، « شبهای فيروزهای نيشابور » و...را با

هنرمندان معتبر موسيقی جهان خلق كند
كلهر مدت كوتاهی با گروه شيدا در مركز هنری « چاووش » همكاری کرد. همچنين به عنوان نوازنده ی كمانچه و سه تار همراه با گروه دستان آثار باارزشی خلق کرد.

کلهراز معدود هنرمندان موسيقی است كه برای معرفی و شناساندن موسيقی متعالی ايرانی با نوازندگان و آهنگسازان به نام خارجی همكاری كرده است.
از جمله می توان به نوازنده ی مطرح سه تار، « شجاعت حسينخان » اشاره كرد كه حاصل اين همكاریها آلبومهای « غزل 1 و 1 و 1 و 1(باران) » میباشد. همكاری با هنرمند ترک « اردال ارزنجان »، نوازنده ی مطرح باقلاما، كه ثمره ی اين همكاری كنسرتهايی در مناطق مختلف جهان و آلبومی به نام « تا بيكران دوردست » است. او همچنين با يويوما، كوارتت كرونوس و اركستر فيلارمونيک نيويورک همكاری نزديک داشته است.
كيهان كلهر در ايران با آلبوم « شب سكوت كوير » با صدای محمدرضا شجريان برای اهالی موسيقی و مردم، به عنوان آهنگساز و نوازنده ای چيره دست معرفی شد او این همكاری را گسترش داد و به همراه محمد رضا شجریان، حسين عليزاده و همايون شجريان کارش را آغاز كرد. نتيجه ی اين همكاریها، كنسرتهای متعدد در آمريكا، اروپا و ديگر نقاط مختلف جهان بود. همچنين كلهر بعد از سالها انتظار مردم ايران، به همراه استاد شجريان و گروهش برای ياری رساندن به مردم زلزله زده ی بم، در دیماه 1382 « همنوا با بم » را به روی صحنه آورد. ماحصل اين تلاشها آلبومهای جاودانه ی « زمستان است »، « بیتو بهسر نمیشود » و « فرياد » است كه جملگی در موسيقی اصيل ايرانی میدرخشند.

 


در ميان آثار منتشرشده از سوی كلهر، دو اثر متفاوت جلب توجه میكند ؛ از اين جهت كه او در آلبوم های « سفر به ديگر سو » و « شب سكوت كوير » به عنوان نوازنده ی سه تار هم هنرنمايی كرده است .
كيهان كلهر معتقد است: « كسانی شاخص و مطرح اند كه يک فكر يا ذهنيتی پشت كارشان است. هميشه دوست داشته ام كه خودم را نسبت به زمينه های ديگر هنری هم تا اندازه ای مطلع نگهدارم و معتقدم يكی از اشكالاتی كه هنرمندان ما دارند، اين است كه در زمينه ی هنر خودشان خيلی محبوس هستند. نوازنده، موسيقيدان يا موسيقی شناس كسی است كه بايد به رياضيات، تاريخ و ادبيات آشنا باشد. اين بخشی از كار من است كه علاقه دارم با موسيقيدانانی كه از فرهنگهای ديگری هستند همكاری كنم. اين كار اولاً باعث میشود موسيقی ايرانی به كسانی كه موسيقی ايرانی را نمیشناسند و به كنسرت  موسيقی ايرانی نمی آیند،معرفی شود..

ثانياً بايد توجه داشت كه در دنيايی كه ما امروز زندگی میكنيم، موسيقی يک علم شخصی نيست و به مملكت خاصی بستگی ندارد. » او معتقد است: « امروزه مردم دوست دارند بيشتر از فرهنگ هم بدانند و با هم بيشتر ارتباط داشته باشند. »
اگر مروری بر آثار كلهر داشته باشيم متوجه می شويم كه وی كمتر از آواز در كارهايش استفاده میكند و تأكيد بيشتری بر ملودی دارد. خود او در اين رابطه میگويد: « بيشتر دوست داشتم كه كار، سازی انجام دهم و فقط در مراحل خاصی در كارم با خواننده كار كرده ام كه ترجيح اول من نبوده است. » شايد اين كار وی به اين دليل است كه به موسيقی سازی در فرهنگ ما كمتر توجه شده است كه ريشه ی آن به عوامل فرهنگی میرسد.
كلهر نوازنده ای است كه بيشتر كارهايش تلفيقی است. تلفيقی از بداهه و موسيقی نوشته شده . همچنين در بين نوازندگان كمانچه به نوازندهای تكنيكی معروف است.
كلهر درباره ی سفر خود به غرب و فراگرفتن موسيقی علمی و سپس بازگشت به ايران میگويد: « البته يک قسمت آن شخصی است. من علاقه داشتم كه نوعی زندگی را تجربه كنم و چيزهايی را ياد بگيرم. اين تجربه در برهه ای از زندگی من صورت گرفت و گذشت. الآن از نظر من دليلی ندارد كه خارج از كشور زندگی كنم ؛ علی الخصوص اكنون كه نسل سوم موسيقيدانهای ما بيشتر علاقه دارند چيزهای جديد را تجربه كنند و از عواملی كه در همه جای دنيا وجود دارد بهره بگيرند.

برای همين من تصور كردم در اين مرحله ی خاص در صورتی كه در ايران زندگی كنم میتوانم تأثيرگذار باشم و به نسل جوان موسيقی كمك كنم. »
كلهر نوازنده ای است كه نشان داده هم در تكنوازی و هم در كارهای گروهی توانايی بالايی دارد و كنسرتها و آلبومهای او گواه اين مدعاست. او در كارهای گروهی نشان داده كه به راحتی خود را با ديگر افراد گروه تطبيق میدهد و آنها را به سمت خود میكشاند. اين قابليت وفق دادن در كارهای گروهی به تأييد خود او ارزشمندتر است تا تك روی. به قول خودش: دوست دارم در تركيبی تعريف شوم كه در نهايت به صورت مجموعه ای از صداها به آن نگريسته میشود.